یا هو
سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری که وقتی در سال های ابتدایی ریاست جمهوری خود در دانشگاه تهران و در جمع دانشجویان قرار گرفت شعار زیبا و پرطمطراق "زنده باد مخالف من" را علم کرد و همه هواداران اش، کف و سوت زدند و او را تشویق کردند. اما دیری نپایید که در مراسم 16 آذر 83، همان هواداران و دانشجویانی که روزی برایش سوت و کف زدند، او را با شعارهایی همچون: خاتمی پاسخگو کجاست؟ آقای خاتمی برخورد با مفاسد اقتصادی به کجا کشیده شد؟ دانشجو بیدار است، از خاتمی بیزار است، مرگ بر استبداد و ... بدرقه کردند. اما سید محمد خاتمی (رئیس جمهور محبوب شان!!!) در جواب نگفت زنده باد مخالف من!!! بلکه گفت:"آدم باش، کاری نکن که بدم بیرونت کنند!"...
فرهنگ و تفکر بسیجی
یاهو
گاهی اوقات تصور میشود که بسیج و بسیجی کسی است که در سازمانی اداری عضو میباشد و دارای کارت بسیج و پروندهای است. اما این نوع تصور یک نگاه کاملا غلط و نابهنگام است. زیرا که بسیج و بسیجی یک تفکر و اندیشه و فرهنگ است که هر کس آن را دارا باشد به او عنوان بسیجی داده میشود ولو اینکه دارای کارت بسیجی نباشد. خیل عظیمی از افراد در جامعه هستند که به صورت رسمی عضو بسیج نبوده و کارتی هم ندارند ولی تفکر، اندیشه و وجودشان بسیجی است.
نظریات علمی موجود مطلق است یا خیر!!!
در یادداشت قبل به این نکته اشاره شد که نظریات اقتصادی که وجود دارند، جهان شمول نبوده و متناسب با فرهنگ و ارزش هر جامعه تغییر می کند و حتی تا آنجا پیش برود که نظریه ای در جامعه ای با فرهنگ و ارزش خاصی، دقیقا ضد همان نظریه در جامعه ی دیگر با فرهنگ و ارزش دیگری باشد. در این یادداشت قرار بر این شد که یک مثال موردی از آنچه ارائه گردید آورده شود و مورد کنکاش قرار بگیرد.
آیا علم اقتصاد جهان شمول است؟
از مهمترین سوالات در بین صاحبنظران علم اقتصاد این است که آیا نظریات اقتصادی جهانشمول هستند و فارغ از جهانبینی و ارزش میباشند و یا اینکه هر نوع جهانبینی و نگاه به عالَم و انسان، نظریه اقتصادی خاص خودش را به همراه خواهد داشت؟
برخی از اندیشمندان در حوزه تاریخ اندیشههای اقتصادی معتقدند که
بالاترین رشد نقدینگی در دولت روحانی رقم خورد!!!
شاید به جرات میتوان اذعان کرد که فاجعه آمیزترین اتفاق اقتصادی در دولت تدبیر و امید، رشد 80 درصدی نقدینگی است که در کمتر از دو سال فعالیت این دولت، رقم خورده است که خود رکوردی است برای دولت حسن روحانی. در آغاز دولت تدبیر و امید کسی فکر نمیکرد شخصی که از منتقدین سرسخت رشد نقدینگی در دولت احمدینژاد است، خود به دولتی مهشور شود که بالاترین رشد نقدینگی را در تاریخ ایران رقم زده باشد!!!
سومین مرحله انقلاب اسلامی
اگر برای رسیدن به حکومت اسلامی 5 مرحله انقلاب اسلامی- نظام اسلامی- دولت اسلامی- کشور اسلامی و تمدن جهانی اسلام را برشماریم، از مراحل حساس و مهم تشکیل حکومت اسلامی، تشکیل دولت اسلامی است که ما در همین مرحله به سر میبریم و متاسفانه با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، متاسفانه این مهم، محقق نشده است.
این مرحله بسیار مهم است که ارزش و اثرگذاری آن را به مراتب بالاتر از خود انقلاب باید دید. ماهیت دولت اسلامی را اگر بخواهیم در جملهای تعریف کنیم باید گفت که دولت اسلامی یعنی
لایهبندی ریا
گاهی اوقات انسان دچار گناهانی میشود که خود نمیداند آن چیز گناه است ولی آن را انجام میدهد. از مهمترین گناهانی که ما دچار آن هستیم، گناه ریا است که در حد شرک به خدا آن را تلقی کردهاند. ولی باید گفت در همین گناه ریا دقیق وارد نشدهایم و جنبههای متفاوت آن را خوب نمیدانیم.
چرایی پذیرش توافق به هر قیمتی!!!
چرا دولت بنا دارد به هر قیمتی بتواند مذاکرات هستهای را به نتیجه برساند؟ چه منطقی پشت این مساله است که توافق حتماً صورت بگیرد؟
از فضای رسانهای و اظهارنظرهایی که مسئولان مدام روی آن تأکید دارند، مشخص است که دولت یازدهم تمام بنا و همت خود را به پذیرش توافق گذاشته است و خود را به آبوآتش میزند تا این اتفاق بیافتد. برای فهم چرایی این مساله باید به عمق تفکر دولت یازدهم پی برد و آن چیزی نیست جز مساله فک شدگی اقتصادی...
نظامسازی بدون فرهنگسازی معنا ندارد...
از مهمترین وظایف عصر حاضر، تلاش و مجاهدت در راستای نظامسازی دینی است. مسالهای که سالیانی است نُقل محافل علمی شده است و از مهمترین راههای برونرفت از نظامهای سکولار و غربی شمرده میشود. چیزی که از آن با عنوان نهضت تولید علم و جنبش نرمافزاری یاد میکنند و مهمترین جهاد در عصر حاضر تلقی میشود.
اما نکتهای که در اینجا نیاز به تذکر میباشد این است که
جمهوری اسلامی یا حکومت اسلامی؟!
یاهو
طبق معمول ساعت 8.20 خودم رو سر کلاس رسوندم. کمکم نزدیک بود آخرین غیبت مجازم رو بهجا آورم که خدا رحم کرد و سواریِ خیّری را رساند و ما را تا دم دانشکده رساند. کلاس، کلاسِ درس عمومی بود. انقلاب اسلامی. اکثراً در حال چرت زدن بودن. ما هم در نیمکت یکی مانده به آخر کنار دیوار رفتیم نشستیم. آمادهشده بودم که کمکم چرت قیلولهمآبانهای بروم که ناگهان دیدم بحثی بین چند تا از دانشجوها با استاد شکلگرفته است...